ادامه پارت قبلی یعنی نهم برادران ناتنی

دیگه هیچ‌وقت تنهات نمی‌ذارم.»

از اون شب به بعد، عمارت واقعاً خونه شد.
خونه‌ی هشت نفره‌ای که هیچ‌کس و هیچ‌چیز نمی‌تونست از هم جدا کنه.

ولی تو دل ات یه سوال هنوز مونده بود…
چرا جی‌هو دقیقاً می‌دونست ات کجاست؟
چرا تلفن از داخل عمارت زنگ خورده بود؟

و وقتی بعداً تهیونگ لاگ‌های تماس رو چک کرد…
شماره‌ی ناشناس، از یه خط داخلی عمارت بود.

یعنی یکی از خودشون…

اینم ادامه پارت نهم بود
دیدگاه ها (۰)

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

رمان فرزند اتش ادمه پارت دهم

### فصل دوم | پارت نهم نویسنده: Ghazal هوا هنوز روشن نشده ...

اوففف هماهنگی و داشته باش♥🥺

دوست پسر دمدمی مزاج

### فصل دوم | پارت آخر: برای همیشه هشت نفر می مانند نویسنده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط